نگرانی مادرانه
سلام پسمل خوشگل مامانیمامانی امروز بعد از چند روز امد تا برای شما ازشیطونیات بنویسه. عزیز مامانی 2یا3روزی میشد تودل مامانی تکون نمیخوردی که این موضوع خیلی منو نگران کرده بودو مامانی ترسو برای اینکه بلای سرشما نیاد به کسی نگفت بود.اما دیروز صبح رفتم خونه عزیزجون(مامان خودم)موضوع رو بهش گفتم که شما تودلم تکون نمیخوری ایشونم باترفندهای مادرانه دلمو باچادر گرم کرد یه پتوهم کشید روم وقتی گرمم شد نی نی کوچلو شروع کرد به پشتک زدن تو دل مامانیشالهی قربان بره مامانش جات سردبود چند روز بود تکون نمیخوردی.عزیزم خیلی دوست دارم زود به دنیا بیایی اما 2ماه دیگه از زمینی شدنت مونده.الهی همه نی نی ها سالمو سلامت به دنیا بیان.دوست دارم پسمل مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی